ashke baran

دلنوشته وکلیپ مذهبی

ashke baran

دلنوشته وکلیپ مذهبی

۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

💗بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💗

نهنگ فیلمی آمریکایی از سال ۲۰۲۲ در ژانر درام روان‌شناختی به کارگردانی دارن آرونوفسکی و نویسندگی ساموئل دی. هانتر است که بر اساس نمایشنامه‌ای به همین نام از ۲۰۱۲ ساخته شده‌است. در این فیلم برندن فریزر، سیدی سینک، هانگ چائو، تای سیمپکینز و سامانتا مورتون به ایفای نقش پرداخته‌اند. ویکی‌پدیا

تاریخ اکران: ۹ دسامبر ۲۰۲۲ (آمریکا)

مدیر: دارن آرونوفسکی

نامزد دریافت جایزه: جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، جام ولپی بهترین بازیگر زن و....

فیلم سینمایی"the whalle" با کارگردانی" دارن آرونوفسکی" که از او قبلاً فیلمهایی مثل ۱_مرثیه ای برای یک رویا ؛که در مورد اعتیاد ها و عادات روزانه بود .
۲_گوی سیاه ؛که بلوغ یک انسان را شامل بُعد خیر و شر انسان میدانست.
۳_ فیلم مادر؛ که نگاه به مسئله ادیان و آفرینش بود ،این کارگردان به کارکرد انسان و شیطان و خدا و مذهب در زندگی انسان می پردازد و کلا قطعیتی نمیدهد به چیزی ونسبی گراست.

این فیلم اولین بار در جشنواره ونیز به اکران درآمد و تعداد زیادی در انتظار تماشای آن بودند. چراکه دارن آرونوفسکی همونطوروه اشاره کردم  آثار قابل تاملی را قبلاساخته است.
فیلمهای اون  فارغ از کیفیت خوب یا بد ،همواره مهم بوده و ارزش تماشا را داشته‌اند.
فیلم "The Whale"  یانهنگ داستان غم‌باراز زندگی مردی است که در چند قدمی مرگ میباشد وبطورعمدی داردآخرین روزهای عمرش رامیگذرانداوباپرخوری سعی درکشتن خودش دارد .وسعی دارددر لحظات پایانی زندگیش حداقل رضایت دخترش راجلب کند تاحداقل یک کاردرست انجام داده باشه.جالبی این فیلم دراین است که در یک تک‌لوکیشن اتفاق می‌افتد. در آپارتمان دوخوابه‌ی چارلی که درش به یک بالکن همیشه بارانی باز می‌شود.
فیلم بدون اینکه مخاطب محدودیت به لوکیشن کند، قصه‌ی بی‌جانش را تعریف می‌کند و با رنگهای  سرد و نوپردازی‌های حساب‌شده‌یک دنیای نمور ، درهم و حزن‌انگیز را به‌تصویر می‌کشد.


فیلم با تصویری از صفحه یک کلاس آنلاین آغاز می‌شود و ما در همان ابتدا متوجه میشویم چارلی یک استاددانشگاه است که مشغول تدریس آنلاین میباشد.

"نکته‌ای که  توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند، عدم استفاده این معلم این کلاس درس از دوربین خود است.!!!

چارلی در طول مدت زمان فیلم همواره سعی در مخفی کردن ظاهرواقعی خودش از افراد مقابلش رادارد.نمونه آن با" دن "پیک پیتزا قابل مشاهده است. گویی خودش راازدنیاوآدمهایش پنهان کرده😞.

چارلی در واقع دنبال مرگی  خودخواسته است. درست مثل دسته نهنگ‌هایی که تعمدا خود را به ساحل انداخته و جان خود را می‌گیرند، چارلی نیز با نرفتن به بیمارستان و طفره از درمان، ترجیح می‌دهد تا در خانه مانده و در انتظار مرگ نشسته است.

در اولین برخوردی که با چارلی داریم او را تنها بر روی یک مبل می‌بینیم که یک واکر در نزدیکی او قرار دارد او مشکل در تنفس داشته و درد شدیدی را در قفسه سینه خود حس می‌کند.

در همین حین توماس که خود را مبلغ کلیسای نیولایف معرفی می‌کند به قصد استفاده از تلفن وارد خانه چارلی می‌شود و او را در این وضعیت می‌بیند. چارلی به جای آنکه از او درخواستی برای تماس با اورژانس داشته باشد از او می‌خواهد تا یک تکه مقاله را برای او بخواند وباخواندنش آرام ترمیشور.

وقتش رسیده  دقایق ابتدایی فیلم را مرور کنیم. یک صحفه لپ‌تاپ از کلاس درس، شخصی که چهره خود را مخفی کرده است، تنها بودن او در خانه، مشکل نارسایی قلبی، عدم علاقه به رفتن به بیمارستان و علاقه به یک مقاله تماما در همان چند دقیقه ابتدایی فیلم نشان داده شده.
در واقع  کارگردان شخصیت چارلی در همان چند دقیقه ابتدایی فیلم به شکلی حرفه‌ای و به طور کامل به مخاطب معرفی کرده است و این هنرنمایی آرونوفسکی را می‌رساند. حال فیلم باید بیشتر قصه او را باز کند و وارد جزئیات بیشتری شود.
پیش از همه چیز آرونوفسکی، تنهایی می‌سازد. این تنهایی بسیار خوب ترسیم شده و تنهایی چارلی کاملا قابل حس است.
البته که دادن تمام این اطلاعات در دقایق ابتدایی فیلم ریسک بزرگی است چرا که فیلم باید توانایی ارائه چیزی بیشتر را در طول مدت زمان زیاد باقی‌مانده داشته باشد و در سطح همین اطلاعات اولیه باقی نماند.

تضاد کتابخانه، آشپزخانه، هال درهم، پرنده و ظرف غذا، اتاق مشترک و مرتب چارلی و آلن آنقدر خوب بر یکدیگر می‌نشینند که گویی همه‌ی آنچه که در میزانسن فیلمحضور دارد، بخشی از گذشته، روحیات و آدم‌های زندگی چارلی هستند.

شخصیت  بعدی لیز است اویک پرستاراست که مراقب ودوست صمیمی چارلی است ونکته مهمتراینکه خواهر"آلن" معشوقه چارلی است که دست به خودکشی زده.اومدتهاست ازچارلی نگهداری میکند.

 لیز بر خلاف توماس اعتقادی به زندگی پس از مرگ نداشته و معتقد است که چارلی نیازی به نجات پیدا کردن ندارد. اما در زمان بحث این دو، دوربین کارگردان همواره به توماس نزدیک‌تر است.شایدعلت این است که توماس نظرش واقعی ترازلیزاست.

لیزبرای توماس تعریف میکنه که برادر او قرار بود به اصرار پدر مذهبی‌اش با دختری ازدواج کند اما نهایتا به سمت چارلی رفته وبعدازرابطه احساسی وجنسی و پس از فشارهای فراوان دست به خودکشی می‌زند.

  توماس  اصرارداردبگویدنماینده مذهب و نجات معنوی و دعوت به حضور خدا در زندگی بوده اما لیز نماینده هر آن چیزی است که تماما در مقابل این‌ها قرار می‌گیرد.
 شخصیت مهم بعدی که در فیلم حضور دارد، الی دختر چارلی می‌باشد.
چارلی که حس میکنددرحال مرگ است ازدخترش میخواهدتااوراببیند.
در تمام طول فیلم شما ارتباط پدر و دختری را که به مدت هشت سال یکدیگر را ندیده‌اند حس نمی‌کنید. نهایتا می‌توانیدفکرکنید پدر و دختری باشند که پدر از مادر جدا شده و او چند ماه یک بار دخترش را می‌دیده،دراصل برخورداولشون خیلی به کسانی که ۸ سال هست ازهم دورندنمیخورد.

 

در اولین دیدار چارلی و دخترش دختر با دیدن چارلی و وضعیت اسفبار او و توهین می‌کند وناسزامیگوید. بسیار عجیب ترازاین صحنه عکس های یواشکی هست که دختر از پدرش میگیرد و با تندی رفتار پدرش رونقد میکند.و میگویدتو مارا رها کردی و دنبال عشق وزندگی شخصی  خود ت رفتی.اما پدر به او می گوید که من در این سال‌ها حمایت مالی از شما کردم و جویای احوال و درس تو نیز بوده‌ام. دختر قانع نمی‌شود و چارلی می گوید به من بگو که چگونه می توانم جبران کنم. دختر می گوید؛ مثلاً چه کاری می‌توانی بکنی و چارلی در پاسخ می‌گوید می توانم به تو کلی پول بدهم دختر با تمسخر می گوید؛ پول؟؟ توپولت کجا بود!! چارلی به او می‌گوید من در حساب پس اندازم ۱۲۰۰۰۰ دلار هست،همه را به تو میدهم دختر متعجب می شود و می گوید تو این همه پول را از کجا آورده ای و پدر توضیح می‌دهد که من فقط هزینه خوراک و اینترنت و کرایه خانه را می‌دهم و کلاً از خانه بیرون نمی روم ودائم هم کارمیکنم،وپولی خرج نمیکنم.
دختر مجدد به پدر می گوید تو اگر مرا خیلی دوست داری بدون عصا واکر به سمت من بیا که در تلاش می‌کند به سمت دختر برود اما به زمین می‌افتد .اینبار دختر با تمسخر می گوید حداقل یک مقاله برای من بنویس تا من را از مدرسه بیرون نکنند پدر هم قبول می‌کند و یادداشتهای کودکی دختر استفاده می‌کنند تا مقاله برای تنظیم کند.

 

در یکی از دیدارهای دختر و پدرش به پدر پیشنهاد می دهد برایش ساندویچ درست کند اودرون ساندویچ ها قرص خواب آور می ریزدوشروع به واکاوی خانه می کند .اتاق خواب فعلی چارلی که بسیار به هم ریخته و درهم برهم است و اتاق خواب چارلی و معشوقش که بسیار زیبا و تمیز و مرتب است ،اینجا این تضاد بین شکل اتاق خواب ها نشان از آن لایه های عمیق حس  نمایش "همجنسگرایی" و علاقه چارلی به معشوقش پس از این همه سال دارد. چارلی که همسر و دخترش را ترک کرده، سالهاست با خاطرات معشوقه اش سرگرم است و یا شاید هم قصد دارد آن خاطرات را به یادنیاورد برای همین آن اتاق را بسته نگه داشته و وارد آن نمی‌شود .

دختر موقع بیرون رفتن از خانه مبلغ دینی را می‌بیند و شروع به سوال و جواب از او و گرفتن عکس ها در حالت های مختلف از او می کند،آن دوباهم ماری جوانامیکشند وازاوعکس میگیرد او از پسر می خواهد تا داستان زندگی اش را به او بگوید و مخفیانه صدای او را ضبط میکند .توماس در حالیکه در حال اعتراف است چشمش به کتاب انجیل درون اتاق خواب می‌افتد و آن را برمیدارد و و نگاهی به آن می‌اندازد.
لیز که از آمد و رفت های دختر شا کی شده به مادرش خبر میدهد که دخترت از اینجا آمد و رفت دارد و با همسرچارلی زمانی که دختر قرص به چارلی داده وارد می شوند و به او فریاد می زند که چرا این کار را کرده، دختر می گوید فقط می خواستم کمی استراحت کند . همسر چارلی بعدازبیدارشدن چارلی میگوید؛تو با وعده پول این دخترروهروز اینجا میکشی؟ لیز میخنده و میگه چارلی پولش کجا بود !!اما چارلی با شرمندگی اعلام میکنه که ۱۲۰ هزار دلار پول در بانک دارد!!! لیز بسیار عصبانی میشود و میگوید تو این همه پول داشتی و برای خودت حتی دارو و وسایل مورد نیاز  رانخریدی ؟؟؟تو حتی حاضر نشدی بیمه کنی و به بیمارستان بروی؟
 و با حالت قهر خارج می شود چارلی می گوید  می خواهم دخترم بعد از من در آرامش زندگی کند و این پول‌ها را به او می خواهم بدهم .این لحظه مبلغ لیز و دختر از خانه خارج می شوند و چارلی و همسرش تنها می‌شوند .صحنه جالب دیگری که اینجا مورد توجه است اینکه چارلی انقدر به معشوقش علاقه دارد وقتی همسرش خود را در آغوش چارلی می‌اندازد با اکراه دستش را دور کمر همسرش می اندازد  و او را در آغوش می گیرد همسر چارلی برخلاف چارلی هنوز و علاقمند است .
این تضاد در حالی است که در قسمتی از فیلم میبینیم که چارلی گریه میکند و میگوید من اگر بمیرم و در آن دنیا آلن من  را با این سرور ببیند با زخم های پشت کمر و شکم آویزان و بدن پر از لک و کبودی چطور با او روبرو شوم.!!!!


 همسرش ازخاطرات اخرین تعطیلاتشان تعریف می‌کند ومیگوید که دخترش یک شیطان است و بسیار بی ادب اما چارلی که اصرار دارد دخترش را بزرگترین دستاورد زندگیش معرفی کند می گوید دختر من دختری بسیار باهوش و بااستعداد است.
 همسرش به او میگوید دخترت عکسهایت را گرفته و در وبلاگ شخصی اش با این کامنت که به نظر شما اگر این شخص درجهنم بسوزد چقدر چربی پس میدهد !!!! قرارداده،چارلی به صفحه دختر می رود و با خنده و خوشحالی از نوشته و تعریف می کند.اوهمچنان سعی دارددخترش رابهترین دستاوردش معرفی کند. از طرفی مبلغ هم به چارلی می گوید عکس هایی که دختر ش ازاوگرفته و در صفحه شخصی اش بارگذاری کرده باعث شده پدر و مادرش او را ببینند و بخواهند که او به خانه برگردد و مبلغی را که دزدی کرده پس دهند، و کلی تشکر می‌کنند از چارلی و دخترش. آنجا مبلغ چارلی می گوید من فهمیدم که آلن برای چه آن کار را کرده، آلن سعی کرد از اراده خدا فرار کند و زندگی رو با تو را به خدا ترجیح داد و برای همین انقدر حساس بود که تصمیم گرفت به خاطر اینکه در جسم زندگی می کرد وازروح دوربود خودش را بکشد. چارلی به او میگه فکر می کنی آلن به خاطر رابطه اش با من خودش رو کشت؟ و پسر می گوید آری .
چارلی از علاقه خودش و آلن میگه من که با هم بیرون می رفتند و عاشقانه هم را دوست داشتند.  توماس  سعی میکنه با جملاتی از انجیل اون رو راهنمایی کنه و اصرار دارد که خدا آن را برای کمک به چارلی فرستاده اما چارلی میگه تو فکر می کنی من این رو نخوندم ؟من تمام انجیل رو حفظ هستم. از نظر من انجیل یک چیز بی اهمیت و پوچه و نابود کننده است !!یعنی چی که خدا ما را می آفریند هزاران سال سرگردان می کند تا همدیگر را بکشیم. بعد با ۱۴۴ هزار نفر ما را نجات میدهد و ۷ و نیم میلیارد نفر ما را وارد جهنم می کند؟ مبلغ میگه من تا حالا به این چیزا فکر نکرده بودم .اما مطمئن باش خدا به تو پشت نکرده قبولش کن تا کمکت کنه و از این وضعیت بیرون بیایی
.

قبلا ازمردی صحبت کردیم که هر روز برای چارلی پیتزا می آورد و اینبار کنجکاو میشه به دیدن چارلی و وقتی که به منزل او مراجعه میکنه وانمود به رفتن میکند و چارلی که مطمئن از رفتن او بوده در را باز می کند و می آید پیتزا را بردارد که بادن پیتزایی روبرومیشود.او با حالت تعجب و ترس محل را ترک میکند. نکته جالب دیگری که هست اینکه چارلی که با دنیای بیرون کاملاً خداحافظی کرده حتی از انسان ها فرار میکند اماماهواره می بیند و خبرهای انتخابات را پیگیری می‌کند. در این فیلم انواع رسانه ها وجود دارد از کتاب، لپ تاپ ،تلفن همراه ،ماهواره و غیره اما چارلی با دنیای بیرون کاری ندارد.چارلی درآخرین جلسه کلاس آنلاینش وب کم خودراهم روشن میکند وخودش را به انهانشان میدهد ومانگاههای پرازسوال وتعجب دانشجوهارامیبینیم وبلافاصله لب تاپ رابه زمین میزندونابودمیکند.
دختر چارلی با حالت عصبانی وارد خانه چارلی می‌شود و فریاد می زند من از مدرسه اخراج شدم این چه مقاله بود که نوشتی و چارلی تعریف می‌کند که این مقاله همان یادداشتهای کودکی توست که مادرت به من رسانده بود و با تغییر همان  را نوشتم و این متن بسیار عالی است است دخترش مجدد شروع به توهین و فحش و بد و بیراه چارلی می‌کند چارلی حال عمومی بسیار بدی دارد. دخترهم اینبار  از او می‌خواهد به بیمارستان برود اما چارلی مقاومت می کند و به او می گوید فقط مقاله ات را برایم بخوان .دختر فریاد می‌زنند گریه میکند اما چارلی اصرار دارد که به بیمارستان نمی رود و فقط خواهش می‌کند که مقاله را بخواند .دختر که می‌خواهد خانه را ترک کند در آخرین لحظه خروج از خانه می گوید پدر لطفاً !!و انگار این انگیزه می شود برای چارلی و وقتی دختر شروع به خواندن مقاله می کند  انگار آن کلمه ومقاله انگیزه‌ای به چارلی داده تا از روی ویلچر بلند شود و به سمت دخترش برود چالی روی پای خود بایستد  بدون عصا و واکر و ویلچر و به سمت دخترش میرود.
یک تضاد دیگر در اینجا اتفاق می افتد و تونلی از نور می آید و چارلی را به سمت بالا می کشد. در آموزه های ما به ما اینطور گفتند فردی که اعمال پاکی دارد به سمت نور و تعالی میرود بعد از مرگ ما در اینجا چار لی که خدا و انجیل را قبول ندارد به سمت تعالی می‌رود البته اینجا یک دوگانگی وجود دارد چون در این صحنه بیننده فکر می‌کند چارلی مرده و به دنیای دیگر رفته اما بعد از این صحنه چارلی را کنار دریا با هم این هیبت کنونی می بینیم .از نظر شخصی بنده چارلی به خاطر حرف دخترش و شاید به خاطر اینکه نمی‌خواهد آلن او را بعد از مرگ به این شکل ببیند توسط آن هاله نور نجات پیدا میکند و به زندگی برمی گردد و شروع به بازسازی خود و برگشت به حالت و روزهای خوب خود می شود چون در صحنه آخر یک نوع پرواز و آزادی رو از تصویربه ببیننده القامیکند.

 

 

 

  • marziye azarpara63

 


اتاق پژواک چیست؟
اطلاعات می تواند از منابع و دیدگاه های مختلف به دست آید. اما وقتی فقط دیدگاه ها و نظرات یکسانی را بارها و بارها می شنوید، ممکن است در حالت یا محیطی به نام اتاق پژواک قرار بگیرید.

اتاق پژواک محیطی است که در آن فرد فقط با اطلاعات یا نظراتی روبرو می شود که نظرات وی را منعکس و تقویت می کند. اتاق‌های پژواک می‌توانند اطلاعات نادرست ایجاد کنند و دیدگاه افراد را تحریف کنند، بنابراین در بررسی دیدگاه‌های مخالف و بحث در مورد موضوعات پیچیده مشکل دارند. آنها توسط سوگیری که  باورهای موجود را تقویت می کند، تقویت می شوند.در رسانه‌های خبری، لفظ اتاق پژواک تمثیلی از اتاق پژواک صوتی است، که در آن صدا در فضایی بسته منعکس می‌شود. اتاق پژواک توصیفی کنایی از وضعیتی است که در آن اطلاعات، ایده‌ها، یا باورها با ارتباطات و تکرار درون یک سامانه تعریف شده تقویت می‌شوند. درون یک اتاق پژواک تمثیلی، منابع رسمی غالباً زیر سؤال نمی‌روند و دیدگاه‌های متفاوت یا رقیب سانسور، ممنوع، یا کمتر از حد پوشش داده می‌شوند.اتاق پژواک در رسانه‌های اجتماعی و یا رسانه‌های بزرگ مانند رسانه‌های حاکمیتی، رسانه‌های جریان اصلی Mainstream ها شکل می‌گیرد. در رسانه‌های خبری، اتاق پژواک تمثیلی از اتاق پژواک صوتی یا همان اتاق‌های آکوستیک است، که در آن صدا در فضایی بسته منعکس می‌شود. اتاق پژواک کنایه‌ از وضعیتی است که در آن اطلاعات، ایده‌ها یا باورها با ارتباطات و تکرار درون یک سامانه تعریف شده و تقویت می‌شوند. درون یک اتاق پژواک غالبا منابع رسمی زیر سؤال نمی‌روند و دیدگاه‌های متفاوت و متضاد یا رقیب سانسور، ممنوع و یا کمتر از حد پوشش داده می‌شوند. در اتاق پژواک یک حرف و نظر، یک روایت و قرائت از موضوع وجود دارد و همان تکرار و به اشتراک گذاشته می‌شود. زمانی در اتاق پژواک هستیم که فقط عقاید همسو به ما می‌رسد و از عقاید ناهمسو باخبر نمی‌شویم. در واقع نمی‌خواهیم و یا اجازه نمی‌دهیم عقاید و روایت ناهمسو وارد شود. در اتاق پژواک رواداری / مدارا کردن پایین می‌آید. این تاثیر اتاق پژواک در ذهن ما است. واژه مهم در اتاق پژواک تکرار پیام و تکرار محتوا است. راه شکستن اتاق پژواک این است که کاربران به سطحی از آگاهی برسند که سایر منابع و روایت‌های مرتبط به خبر و یا ایده‌ها را رصد کنند و تاب شنیدن نظر ناهمسو را داشته باشند.‌

  • marziye azarpara63

💗بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💗

 

هکتیویسم چیست؟

رخنه‌کنشگری یا هَکتیویسم  به استفاده از رایانه و تکنیک‌های رایانه‌ای (مانند هک) در جهت اعتراض و پیش بردن مقاصد سیاسی و اجتماعی گفته می‌شود. این واژه در سال ۱۹۹۶ توسط یکی از اعضای گروه هکری «مکتب گاو مرده» به نام «اُمگا» ابداع شده‌است.
حتما با واژه هایی مثل صهیونیسم ،   نازیسم و ... آشنایی دارید ، شاید جالب باشد بدانید که در بحث امنیت اطلاعات نیز ما بحثی به نام هکتیویسم  داریم.هکتیویسم، یعنی اینکه هکر یا تیمی از هکرها با استفاده از تکنیک های "هکینگ" و البته از همه چیز مهمتر با دیدگاه های سیاسی به وب سایت ها و مراکز دولتی کشورهای مختلف حمله می کنند و آنها را تغییر چهره یا Deface می کنند.

اینگونه فرآیند ها معمولا به محل هایی انجام می شود که بازدیدهای عمومی زیادی دارند تا هکرها بتوانند اهداف و نیات خودشان را درون وب سایت سرور هک شده قرار بدهند. معمولا در بیشتر اوقات دلایل هک بصورت سیاسی هستند و نه شخصی ، مهمترین اهدافی که در هکتیویسم مورد حمله قرار می گیرند "وب سایت های دولتی و وابسته به دولت" ، شرکت های دولتی و چند ملیتی و هر چیزی که از نظر گروه های هکری"هکتیویسم" بد تلقی بشود هستند.. 
به هر حال دسترسی غیرمجاز در هر جا و از هر مکانی جرم محسوب می شود فارق از اینکه هدف چیست ، چه بسا این حملات بصورت ساماندهی شده توسط دولت های مختلف انجام شود اما هرگز هیچ دولتی مسئولیت آنها را بر عهده نمی گیرد. . به شخصی که اینگونه فرآیند های هک را انجام می دهد "هکتیویست" گفته می شود. توجه کنید که هکتیویسم با تروریسم سایبری تفاوت فاحشی دارد.

**

تروریسم سایبری یا سایبرتروریسم (به انگلیسی: Cyberterrorism) استفاده از اینترنت برای انجام اعمال خشونتآمیز، وحشت زا و خسارت ساز است که منجر به از بین رفتن یا تهدید به از دست دادن جان یا آسیب جسمی قابل توجهی، به منظور دستیابی به دستاوردهای سیاسی یا ایدئولوژیکی از طریق فضای مجازی می‌شود. همچنین گاهی اوقات عملی تروریسم اینترنتی در نظر گرفته می‌شود که فعالیت‌های تروریستی از جمله اقدامات عمدی، اختلال گسترده در شبکه‌های رایانه ای، به ویژه رایانه‌های شخصی متصل به اینترنت از طریق ابزارهایی مانند ویروس‌های رایانه ای، کرم‌های رایانه ای، فیشینگ و … انجام می‌شود. سایر نرم‌افزارهای مخرب و روشهای سخت‌افزاری و اسکریپتهای برنامه‌نویسی. سایبرتروریسم یک اصطلاح بحث‌برانگیز است. برخی از نویسندگان با استفاده از سازمان‌های تروریستی شناخته شده از حملات مختل به سیستم‌های اطلاعاتی، هدف اصلی ایجاد زنگ خطر، هراس یا اختلال جسمی، تعریف بسیار باریکی را برگزیده اند. نویسندگان دیگر تعریف گسترده‌تری را ترجیح می‌دهند، که شامل فضای مجازی نیز می‌شود. شرکت در حمله سایبری بر درک تهدید تروریسم تأثیر می‌گذارد، حتی اگر با رویکردی خشونت‌آمیز صورت نگیرد. با توجه به برخی تعاریف، تشخیص اینکه چه مواردی از فعالیتهای اینترنتی می‌توانند سایبرتروریسم یا فضای مجازی باشند، دشوار خواهد بود.

سایبرتروریسم همچنین می‌تواند به عنوان استفاده عمدی از رایانه‌ها، شبکه‌ها و اینترنت عمومی تعریف شود تا باعث تخریب و آسیب رساندن به اهداف شخصی شود. متخصصان فضای مجازی با تجربه، که از نظر هک کردن مهارت زیادی دارند، می‌توانند آسیب بزرگی به سیستم‌های دولتی، سوابق بیمارستان و برنامه‌های امنیت ملی وارد کنند که ممکن است یک کشور، جامعه یا سازمان را در آشفتگی و ترس از حملات بیشتر ترک کند. اهداف چنین تروریست‌ها ممکن است سیاسی یا ایدئولوژیک باشد زیرا این می‌تواند نوعی ترور تلقی شود.

 

●هکتیویست‌ها به دنبال چه اهدافی هستند؟
معمولاً هکتیویسم به دلایل مختلف انجام می‌شود اما تمرکز اصلی این افراد مسائل حقوق بشری، آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات است.
درک هدف تک تک حملات این اشخاص راحت نیست. مثلاً ممکن است هکتیویست‌ها با از کار انداختن یک سایت به دنبال اثبات چیزی، از اعتبار انداختن یک سازمان یا انتقام گیری باشند.
معمولاً هکتیویست‌ها اهدافی را انتخاب می‌کنند که با آنها خصومت داشته باشند یا ارزش خاصی برایشان داشته باشند.

تغییرات جدید در شیوه هکتیویسم به صورت پنهانی در واقع از 2 سال پیش در خاورمیانه آغاز شده است. بنا بر ادعای وبسایت «چک‌پوینت» در آن زمان با شروع فعالیت چندین گروه هکتیویست مانند «سایه سیاه» و «عصای موسی» که بر اساس روایت ضداسرائیلی تهران حملات متمرکزی را علیه رژیم صهیونیستی انجام ‌دادند این نوع از فعالیت‌های هکتیویستی آغاز شد و در مقابل این اقدامات نیز چندین گروه دیگر در خاورمیانه از جمله «گنجشک ‌درنده» با حمایت جریان ضدایرانی و با تمرکز بر حمله به اهدافی چون نهادهای رسمی و گروه‌های طرفدار ایران شروع به فعالیت کردند. بنا بر این گزارش اما دستورکار ژئوپلیتیکی که بسیج هکتیویسم توسط دولت‌ها را به وجود می‌آورد تنها به خاورمیانه محدود نشده بلکه اکنون بخش مهمی از جنگ روسیه و اوکراین به شمار می‌آید.

مقایسه هکتیویسم با هک؟


مهم ترین تفاوت بین هکتیویسم و هک، هدف انجام دهنده آن است.
معمولاً هکرها با انگیزه شان تعریف نمی شوند چون انگیزه‌های مختلفی دارند مثل منفعت اقتصادی یا اثبات توانایی.

اما هکتیویست شخصی است که به دنبال دستیابی به نتایج سیاسی یا اجتماعی خاصی است. ممکن است چنین شخصی به یک شبکه کامپیوتری نفوذ کرده و حتی اطلاعات محرمانه را سرقت کند. البته معمولاً این اشخاص اطلاعات به دست آمده را منتشر می‌کنند و به دنبال فروش آنها نیستند.

هک ؛کاری است که هدف ونیت فردی درآن نهفته است.

هکتیویسم؛بامقصدسیاسی واقتصادی انجام میشود.

تروریسم سایبری ،مثل داعش:تبلیغات خشن،اقدام به قتل

●مهم ترین سازمان‌های هکتیویست
خیلی از هکتیویست‌ها به صورت مستقل عمل می‌کنند اما سازمان‌هایی هم وجود دارند که به انجام این کار می‌پردازند و مشهورترین آنها انانیموس و ویکی لیکس هستند.

احتمالا برجسته‌ترین مثال برای هکتیویسم مدرن، گروهی باشد که عمدتا تحت عنوان «انانیموس» شناخته می‌شود. این گروه که برای نخستین بار در اوایل دهه ۲۰۰۰ ظهور کرد، در ابتدا شامل گروهی از کاربران بود که در وب‌سایت 4chan فعالیت می‌کردند و هر از چندگاهی هم گرد هم می‌آمدند تا به اهدافی مشخص حمله کنند. این حملات می‌توانست به سادگی شوخی‌های نسبتا بی‌ضرر (مانند ارسال چندین پیتزا به درب خانه شخص) باشد. اما به مرور زمان شرایط جدی‌تر شد و اعضای گروه شروع به ترتیب دادن حملات DDoS علیه وب‌سایت‌های مختلف یا افشاگری راجع به اشخاص کردند.
آنچه انانیموس را شدیدا منحصر به فرد می‌کند اینست که خبری از عضویت رسمی، بدنه کنترل‌کننده یا ساختار داخلی در آن نیست. هرکسی می‌تواند در عملیات‌های این گروه مشارکت کند و اهداف نیز براساس نظر اعضا و طرفداران انتخاب می‌شوند. در نخستین روزهایش، انانیموس تنها روی مشکلات سیاسی یا ایدئولوژیک متمرکز نبود و ترجیح می‌داد به سراغ آن دسته از شخصیت‌های اینترنتی برود که به نظر اعضایش
باید درسی می‌آموختند
.

                         

 

.ویدئوی زیردرموردهک ادراکی،روشی جدیدوکارآمدبرای نفوذنرم هست؛

 

 

بااحترام؛مرضیه آذرپرا

  • marziye azarpara63